۱۳۹۰ خرداد ۹, دوشنبه

حکومت ساديست ها بر حريم خصوصي

يکي از دلايلي که ما توسط جاهلان (آخوندها) مغلوب شديم اين است که جاهل پرستان يعني کساني که از جهالت ديگران بهره مند و سود مند مي شوند از آنها حمايت مي کنند.

احکامي مثل خمس و زکات، ذينفع آن فقط آخوندها نيستند بلکه کساني هستند که از وجود جهل در بين مردم سودمند مي شوند و بدخواه هستند از اينکه مردم عذاب مي کشند لذت مي برند. از اينکه مردم در فقر هستند لذت مي برند. چون بر حسب تصادف شرايط براي خودشان جور ديگري است.

آنها کساني هستند که دوست دارند مردم در جهالت و گمراهي باشند و چون آخوندها اين هدف را محقق مي کنند آنها خمس مالشان را به آخوند مي دهند زکات به آخوند مي دهند. چرا؟ چون آخوندها مغز مردم را مي خورند.

شما به حکم حجاب نگاه کنيد. و ببينيد چقدر باعث شده در جامعه از تجاوز به عنف جلوگيري کند. همين الان يک سرچ در اينترنت در مورد تجاوز به عنف بکنيد ببينيد در کشورهاي آخوند سالار اين تجاوز اگر بيشتر از جاهاي ديگر نباشد کمتر نيست اين در حالي است که در کشورهاي غير مسلمان قبه بيان اين مسائل وجود ندارد و اگر مزاحمتي باشد خيلي راحتتر آنرا دعوي مي کنند.

يا در مورد استمنا اينها آنرا گناه کبيره مي دانند چرا؟ چون نمي توانند شما را به جرم استمنا شلاق بزنند يا سنگسار کنند و آسمان را به ريسمان مي بافند که آنرا مضر جلوه دهند چرا؟ چون شما را مجبور کنند با يک زن اين نياز خود را برطرف کني و چون اين کار آسان نيست حالات زير پيش مي آيد.

يا بايد با کسي که او را به درستي نمي شناسيد بخاطر فشار جنسي ازدواج کنيد. روش مورد علاقه آخوندها که نتيجه اش زندگي پر از درد و ناراحتي است و من مطمئن هستم همه ما در خانواده هايمان با چنين موردي مواجه شديم، نهايت هم يک بچه به دنيا مي آيد و پدر و مادر جدا مي شوند و مادر بايد با زجر با وجود نفرت از شوهر قبلي اش تقاضاي ديدن فرزند خودش را از او بکند و مشکلات زيادي که در اين مورد وجود دارد که مثنوي هفتاد من کاغذ است.

يا اينکه با کسي که او را واقعا دوست مي داريد مخفيانه دست به اينکار مي زنيد که حکم ساديستي سنگسار را در پي دارد.

يا اينکه بايد برويم پيش همين آخوند هاي فضول تا آنها اجازه اين کار را در قبال مبلغي به شما بدهند که اين هم مورد علاقه آنها است و البته نفرت انگيز است چون اين رابطه خصوصي است و به اين ساديستها ربطي ندارد که بخواهند اجازه بدهند.

مي رسيم به نماز، اين آخوند ها به آدمهاي جاهل مثل خودشان که همه ما در خانواده مي شناسيمشان مجوز فشار آوردن به بچه ها و حتي بقيه براي خواندن نماز مي دهند و آنها با قيافه عاقل اندر صفيه در خانواده اين رفتار ساديستي را انجام مي دهند.

شما به نماز نگاه کنيد از اول تا آخر آن هيچ معرفتي نصيب انسان نمي کند مثل اين مي ماند که در کتاب کلاس اول ابتدايي يک داستان را به شما بدهند و بگويند هر روز 5 مرتبه با مراسم ويژه اي آنرا بخوانيد.

اين جز يک رفتار ساديستي نمي باشد.

مسئله ساديستي بعدي روزه است که همه حتي فقرا هم بايد روزه بگيرند. کساني که در طول سال غذاي درست و حسابي نمي خورند و اگر نگيرند بايد کفاره بدهند يعني پول بريزند در جيب اين ساديستها.

من به اين نتيجه رسيدم که اسلام و شايد اديان ديگر بهترين وسيله براي بروز عقده هاي ساديستي است.

چون احکام فضولي و آزار و تجاوز در آن پر است و از هر چيزي که موجب لذت شما مي شود يک گناه مي سازد مثل (آرايش، موسيقي، رقص و...)

براي اثبات اين مدعا شما نگاه کنيد به تاريخ ببينيد اسلام را چه کساني حفظ کردند و گسترش دادند، قلدرترين آدمها و ساديست ترين آدمها مثل عمر، عثمان و بني عباس هر آدم شروري که فکرش را بکنيد در گسترش اسلام موثر بوده.

آيا اين آدمهاي شرور به همان نسبت براي جلوگيري از انتشار دانش و پزشکي و ... که براي از ميان رفتن دردهاي انسانها بوده تلاش مي کرده اند. بسياري از دانشمندان پزشکي و علوم ديگر مخفيانه تحقيق مي کرده اند.

همه اينها را گفتم که به اينجا برسم که غالب کساني که از دين حمايت مي کنند (نه همه  چون يک عده هم تحت تاثير قرار مي گيرند ولي انسانهاي درستکاري هستند) افکار ساديستي دارد. غالبشان اينطوري هستند و دين بهترين ابزار براي تخليه عقده هاي ساديستي شان است.

ما غافل بوديم فکر مي کرديم دين واقعا براي سعادت بشر است. در حالي که مثل بيماري هاي ديگري که در جوامع رايج است باعث توقف جامعه مي شود.

حالا که ما دين را شناختيم وظيفه اي داريم که از انتشار اين بيماري جلوگيري کنيم. جلوگيري از انتشار دين ميسر نيست جز به روش خودشان.

خمس و زکات بدهيم. ما هم خمس و زکات به کساني بدهيم که در اين راه کار مي کنند. جدي مي گويم ما هم براي خودمان آخوند داشته باشيم بايد اين را داشته باشيم. ما هم براي خودمان مدرسه فيضيه داشته باشيم. بايد افرادي را تربيت کنيم که کارشان فقط و فقط جلوگيري از انتشار انديشه هاي مقدس نماي ساديستي باشد.

چون ساديستها اين کار را مي کنند آنها براي اينکه پشتوانه فکري براي دست زدن به رفتارهاي خودشان داشته باشند به آخوندها پول مي دهند و آنها با بهره مندي از اين پول وقتشان را فقط و فقط صرف پر کردن مغزشان از اين مطالب آشفته مي کنند و براي هرچيزي پاسخ مي يابند.

شما به درسهايي که اينها مي خوانند نگاه کنيد قسمت عمده درس هايشان فن سخنوري و بازي با کلمات است.

من در سايتهاي مختلف به مباحثات اينها نگاه مي کردم. هرگز هرگز هرگز مغلوب نمي شوند هرگز. براي همه چيز راه فرار دارند چرا؟ چون علمشان همين است. 80 درصد عمرشان را صرف اين مي کنند که چطور با کلمات بازي کنند.

بنا براين صحبت به درازا کشيد خلاصه کلام اين است که امروز و هميشه؛ نه فقط امروز بلکه تا ابد بايد ما افرادي مثل بهرام مشيري که حقيقتا آخوندها را رسوا مي کند را داشته باشيم تا بتوانيم به آزادي برسيم. آزادي يعني رهايي از چنگال افکار ساديستي و مازوخيستي. بيانديشيد آيا اينطور نيست؟

پامنبری استاد بهرام مشیری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما کمک به ایجاد دموکراسی میکنه
همه با هم یک کشور با نظرات متفاوت و آزاد میسازیم