۱۳۸۹ آذر ۵, جمعه

سوره حمد به زبان ساده

بسم الله الرحمن الرحيم

به نام خداوند بخشنده مهربان(1)

اگه من هم خالق هستی بودم شاید این حق رو به خودم میدادم که اغاز کننده کتاب کامل و بدون نقص (از نظر خودم) نام و ستایش خودم باشه.

اگه من جای خدا بودم با این شروع میکردم

به نام هستی بخش

ولی با بخشندش من مشکل دارم چون اگه بخشنده گناه باشه که عملا خود خدا میگه قبل از اون گناه یا خطا بوده یه مثال میزنم تا منظورم رو بهتر بیان کنم. وقتی من میگم گل زیبا . دارم به یه گل که زیباست اشاره میکنم ولی نا خواسته به وجود گل زشت یا گل بد اشاره میکنم . اگه شما میگید این طور نیست چه دلیلی به اشاره زیبا هست ؟

حالا این جواب رو شاید کسی بگه خوب خدا منظورش از بخشنده به نعمت هاست .

سوال من اینه که اگه خدا قبل از خلقت داره این حرف رو میزنه که داره پیش پیش به خودش جایزه میده.

و اگه بعد از خلقته که چه نیازی به رخ کشیدن این بخشندگیشه؟

من به این سوال میرسم که مگه خدای نا مهربون هم هست؟

الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (2)

ستایش خدایراست که پروردگار جهانیان است(2)

حالا خدای جهانیان بزار ملت خلق بشن بعد طلب ستایش کن.

البته من به مترجم های قران توصیه میکنم به جای پروردگار همون کلمه الله رو بزارن بهتره . کلمه پروردگار رو خدا هم بلد بود اگه دوست داشت برای خودش انتخاب میکرد اگه نخواسته شما زورکی قالبش نکن.

دوم اینکه خدا از زبان پارسی خوشش نمیاد چون گچ پژ داره خدا هم که از اول عربی نازل کرده ممکنه سختش باشه شما ها خجلش نکنید.

 الرَّحْمـنِ الرَّحِيمِ(3)

بخشاینده مهربان(3)

الله بزار یه چند خط بگذره باز تاکید کن چیکاره هستی . تازه خیلی وقت هست که این کتاب رو نوشته بودی و نگرش داشته بودی تا محمد بعد میلیون ها سال بعد به دنیا بیاد و بعد براش نازل کنی یه بار رو خونی میکردی و یه ویرایش درست و حساب میکردی تا من و امثال من ازش نتونن سوتی در بیارن و تو این مدت وقت داشتی به زبان های مختلف هم نگارش کنی (البته الله قادر به هر کاریست).

 مَـلِكِ يَوْمِ الدِّينِ (4)

صاحب روز پاداش بندگان است(4)

البته که جز الله کس دیگه ای نیست که صاحب چیزی باشه ؟

خوب چرا این قدر تاکید میکنی کس دیگه ای نیست؟

حالا چرا تو روز میخای میزبان باشی؟

ما تو زمین که صاحب هیچ چیز نیستیم این رو فهمیدیم که شب ها مهمونی دادن به رفقامون بیشتر حال میده و نور خورشید کسی رو آزار نمیده (یه تجدید نظر تو وقتش بکن)

اقا اصلا ما قبول داریم که بنده ی تو هستیم دیگه این قدر تاکید نکن که تو شاهی (اگه دست خودم بود یه خدای خاکی و خودمونی انتخاب میکردم تا حی منت نزاره من هم که حساس)

 إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (5)

تو را پرستش کنیم و از تو یاری میجوییم(5)

چی شد چی شد من نفهمیدم میشه یه بار دیگه بگید؟

إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (5)

تو را پرستش کنیم و از تو یاری میجوییم(5)

آهان . الان تو با منی یا من با تو ام؟ مگه این کلام تو نیست چرا دارم من با تو حرف میزنم؟

چرا حرف تو دهن من میزاری؟ من خودم حرف زدن بلدم (اگه یه چند بار معاشرت میکردی میفهمیدی که باید چطور باید ارتباط برقرار کرد. نیازی نیست که به من بگی چی بگم.

شاید من نخوام تو رو بپرستم باید کی رو ببینم؟حالا یه چند قلم با هم بخندیم بعد انتظار داشته باش.

من از کسی یاری نخواستم . مگه میخوام چی کار کنم؟ مگه چه کاری بلدی؟ من که تا حالا از قدرتت چیزی ندم ؟ هر چی گفتی هیچ سندی ندادی ببینم کار تو بوده یا . . .  . حالا بی خیال یه چیز گذاشتی دهن من دیگه ادامه نده.نمی خوام چیزی بشنوم.

اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ(6)

ما را به راه راست هدایت فرما(6)

باز که تکرار کردی . چرای حی حرف میزاری دهن من؟ مگه این کتاب تو نیست؟ من نمیخوام کمکت کنم تا کتابت رو بنویسی. از خودت مایه بزار . اول برادریت رو ثابت کن بعد مدعی باش.راه راست کدومه راه کج کدومه. اصلا این حرف ها تو شروع دوستی لازمه؟ کی گفته تو راه راست رو بلدی؟

 صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ (7)

راه کسانی که به ایشان نعمت داده ای نه راه انان که بر ایشان خشم گرفتی و نه راه گمگشتگان(7)

حالا که اصرار داری حداقل پرت و پلا به جای من نگو. اگه تو نعمت دادی که دیگه به همه بده دیگه چونه نزن شما هم که قادر هستی به هر کاری. اونایی که خشم گرفتی کیا هستند؟ تو که تو دو سه خط از خودت تعریف کردی گفتی( بخشنده و مهربان به قوه دو ) . یا این رو داری دروغ میگی یا اون رو . تکلیف ما رو مشخص کن که چه باید بکنیم؟نعمت به ما میدی یا بر ما خشمگین میشی؟ حالا من کاری ندارم ولی اگه تو صاحب روز قیامتی و صاحب همه چیز چرا و کجا میشه گم شد؟ تو که همه جا مال توه ، همه چیز مال تو از همه چیز هم که سر در میاری کسی که پیش تو گم نمیشه؟

دیگه ما رو سر کار نزار داداش. ما خودمون ذغال فروشیم

 

 

۱۳۸۹ آبان ۱۰, دوشنبه

مذهب

-----

Steven Weinberg

Religion is an insult to human dignity. With or without it, you'd have
good people doing good things and evil people doing bad things, but
for good people to do bad things, it takes religion."