۱۳۸۸ دی ۸, سه‌شنبه

اطلاعیه محسن سازگارا و محسن مخملباف

مردم سبز ایران1- شما در عاشورای امسال جهان را متقاعد کردید که جنبش سبز ماندنی است و حکومت استبداد رفتنی است.مطبوعات ورسانه های دنیا و بیانیه دولت های جهانی سراسر ستایشگر شجاعت و استقامت شما شده اند و از رفتنی بودن استبداد خامنه ای سخن می گویند. روس ها اعلام می کنند که ما پشت حکومت ایران نبوده ایم تا آبروی خود را برای آینده حفظ کنند. چینی ها اعلام می کنند که ساعت دموکراسی در ایران سریعتر از ساعت ساخت بمب اتم حرکت می کند. آمریکائیهایی که می گفتند مسائله ما بمب اتم است و امور داخلی ایران به ما مربوط نیست، با صدای بلند اعلام می کنند بدون رعایت منافع دموکراتیک ایرانیان هر معامله ای با حکومت فعلی بی فایده است و تمام اروپا یکپارچه سرکوب عاشورا را محکوم و حکومت را به عقب نشینی در مقابل خواست شما دعوت می کنند.درود بر شما مردمی که سیاست خارجی ملی تان را در کف خیابان های سرخ از خون تان با حرکت آرام سبزتان تعیین کردید.2- خامنه ای که در روز عاشورا حداقل 38 نفر را شهید کرده است، خود دستور ربودن پیکر شهدا را صادر کرده است تا تعداد شهدا معلوم نشود و مردم ایران امکان تشییع با شکوه 38 شهید را نداشته باشند. خامنه ای آخرین نیروی خود را بسیج کرده است تا امروز 4شنبه با اتوبوس ها از شهرها و روستاهای دوردست با پرداخت پول برای تهران سیاهی لشگر جمع کنند و با قرآن بر سر نیزه کردن و فریب مردم، یزید بودن خود را پنهان کند. غافل از آن که این بار در نقش معاویه ظاهر می شود.برای بی اثر کردن توطئه های کودتاچیان، تمامی رهبران جنبش از مردم می خواهند آرامش و خونسردی خود را حفظ کنند و روز چهارشنبه 9 دی ماه برای ادامه تظاهرات به خیابان ها نیایند تا یکبار دیگر معلوم شود خامنه ای و طرفداران آدم کش و متجاوز او چقدر اندکند.3- چنانچه خامنه ای پیکر 38 شهید عاشورا را برای تشییع به ملت پس ندهد؛ مردم ایران پنج شنبه ساعت 3 بعد از ظهر در تمامی شهرها با حضور در خیابان ها مراسم تشییع سمبلیک شهدا را برگزار خواهند کرد، باشد که تسلی خاطر خانواده شهدا شود. (محل راه پیمایی ها همان مسیرهای عاشوراست. چنانچه با نیروهای سرکوبگر مواجه شویم با تغییر مسیر در نقاط مختلف شهر، حرکت آرام و بدون خشونت خود را ادامه می دهیم.)4- دانشجویان دانشگاه ها مکررا درخواست کرده اند برای اعتراض به دستگیری های گسترده از روز شنبه 12 دی ماه به دانشگاه ها بروند اما به عنوان اعتراض سر کلاس های درس و جلسه امتحان حاضر نشوند و از مردم خواسته اند در صورت دستگیری موسوی و کروبی و خاتمی سراسر کشور به اعتصاب دانشجویان بپیوندند.ضمن اطلاع رسانی و قدر دانی از حرکت هوشمندانه دانشجویان، از مردم ایران درخواست می شود تا برای مرحله اعتصابات گسترده علیه حکومت کودتا آماده شوند. چهارشنبه 9 دی ماه 1388محسن سازگارا محسن مخملباف

۱۳۸۸ دی ۴, جمعه

گرامیداشت تازیان (متجاوزین به ایران)

من نمیدونم چه اصراریه که جنبش سبز بگه ما دینی هستیم و برای دین تلاش میکنیم
بابا اگه کسی مسلمونه و مسیحی و یهودی و بی دین و جونور پرسته تو شش ماه گذشته
نفهمیده که مردم چی میخوان (آزادی)و چشماشو رو روی تجاوز و کشتار مردم و بی عدالتی
بسته ، اطمینان داشته باشین دیگه بعد از این هم نمیفهمه (انکس که نداند و نداند که نداند ....)
در مورد اون هایی که میگن نمیدونن و خبر ها بهشون نمیرسه خوب چند تا جوان آزادی خواه باید
کشته بشن تا اونها متوجه بشن .ایا شما حاضرین کشته بشین تا اونا متوجه بشن؟؟؟؟؟؟
(من که دوست دارم زنده بمونم و ایران آزاد رو ببینم )
ای فریاد و بی داد که هر چی ما میکشیم از بی دانشی و جهله که این ها منشا در دین دارن
بازم دین رو با کشته شدن ازادی خواهان ، عزیز کنین تا سرزمین ایران رو خرابه ای برای تازیان کنیم.

۱۳۸۸ آذر ۲۵, چهارشنبه

راهپیمایی 27 آذر

من که شرکت نمی کنم
من فکر میکن رفتن تو جمعی که خمینی رو نائب امام زمان میدونن اشتباه.
جنبش سبز تنها کاری که میتونه برای خمینی و دارو دستش بکنن اینه که بعد از پیروزی مردم مقبره خمینی رو تخریب نمیکنن و اجازه بزرگتر شدنش رو هم نمیدن چون جزئی از حماقت گذشتگانه.

۱۳۸۸ آذر ۲۴, سه‌شنبه

خاطرات یک مشهدی

می گوید در اون سال ها سرباز بگیری بود و من رو بردند به سرباز خونه ای در مشهد…

هنوز ۴۵ روز نگذشته بود، که دلم برای خانواده ام تنگ شد.

اما مرخصی ندادن ،منم بدون مرخصی و پای پیاده، از مشهد تا طرقبه ( ۱۸ کیلومتر ) دویدم و بعد از دیدن خانواده، دوباره از طرقبه تا مشهد را دویدم و رفتم پادگان … پادگان، که رسیدم دیدم گروهبان متوجه غیبت من و چند نفر دیگه شده ، که همه رو به خط کرد و گفت دور پادگان رو باید بدوید … شروع به دویدن که کردیم بعد از 1000 متر سرباز های دیگه خسته شدند، اما من دور کامل دویدم و ایستادم…! فرمانده ی گروهان که دویدن من رو ندیده بود، گفت مگه نگفتم دور کامل باید بدوی

گفتم دویدم قربان …


گفت فضولی موقوف ..!

دوباره باید بدوی…! خلاصه، دو دور دیگه به مسافت 8 کیلومتر دویدم و سر حال، جلوی فرمانده ایستادم و همین باعث شد مسیر زندگی ام تغییر کند…! یک روز، من رو با یک جیپ ارتشی به میدان سعد آباد مشهد بردند ، برای مسابقه… رییس تربیت بدنی تا من رو دید، گفت: چرا کفش و لباس ورزشی نپوشیدی؟ گفتم: ندارم …! گفت : خوب برو سر خط الان مسابقه شروع می شه ببینم چند مرده حلاجی ؟ خلاصه با پوتین و لباس سربازی دویدم و دور اخر همه داد می زدن باریکلا سرباز … برنده که شدم دیدم همه می گن سرباز رکورد ایران رو شکستی …! من اون روز با پوتین و لباس سربازی رکورد ایران رو شکستم و بهم کاپ نقره ای دادن…! خبر رکورد شکنی من خیلی زود، به مرکز رسید و بهم امریه دادن تا برم تهران … با اتوبوس به تهران رفتم و پرسان پرسان، خودم رو به دژبانی مرکز رسوندم و با فرمانده ی لشگر که روبرو شدم، گفت: تو همون سربازی هستی که با پوتین رکورد شکستی؟ گفتم : بله قربان … گفت: چرا این قدر دیر امدی و سریع من رو سوار ماشین کردند و به استادیوم امجدیه بردن، که قرار بود مسابقه بزرگی انجام بشه …! مسابقه ی دوی ۵۰۰۰ متر بود و من کفش و لباسی رو که رییس تربیت بدنی مشهد داده بود، پوشیدم و رفتم لب خط…! یک دفعه صدای تیری شنیدم و هراسناک این طرف اون طرف رو نگاه کردم ببینم چه خبره ؟ که دیدم رییس تربیت بدنی با عصبانیت می گه چرا نمیدوی؟ بدو..! من نگاه کردم، دیدم، که اون 17 نفر دیگه، مسافتی از من دور شدن و من تازه فهمیدم ،که صدای شلیک تیر برای اغاز مسابقه بوده و من چون در مشهد فقط با صدای حاضر رو ) مسابقه رو شروع می کردم اینجا هم منتظر همون کلمه بودم ،نه صدای تیر … خلاصه شروع کردم به دویدن و یه عده هم من رو هو می کردن و می گفتن: مشهدی تو از اخر اولی …! دور سوم رو که دویدم تازه به نفر اخر رسیدم و تازه گرم شده بودم …! در دور بعد متوجه شدم، که نفر چهارم هستم و با خودم گفتم: خدا رو شکر لااقل چهارم می شم…! سه دور تا اخر مسابقه مانده بود، که دیدم فقط یک نفر با فاصله از من جلوتره…! دور اخر خودم رو به پشت سرش رسوندم… به خط پایان نزدیک می شدیم که جلو زدم و اول شدم …! باز هم رکورد ایران رو شکسته بودم و از عزیز منفرد، که سال ها قهرمان ایران بود جلو زده بودم…! این ها حرف های استاد علی باغبان باشی، قهرمان دوی ایران است، که ۲۹ سال متوالی بدون حتی یک باخت، مقام نخست مسابقات را در ایران داراست و جالب است، بدانید که تا به حال این رکورد در هیچ رشته ی ورزشی در دنیا شکسته نشده…! باغبان باشی ۲۱۹ مدال اسیایی و جهانی دارد و در 8 مسابقه ی المپیک شرکت کرده و اول شده!

از این مطلب خوشم اومد ولی نمیدونم مال کیه

تحلیل داستان بز بز قندی

وزارت ارشاد چاپ كتاب داستان بزبزقندي را به دلايل زير ممنوع اعلام كرد :
آنچه در داستان بزبز قندی بیشتر از همه به چشم میخورد و شک برانگيز است ،رفت آمد مادر بچه هاست به گونه ای که هیچ وقت در خانه نیست و گرگ نابکار از همین خلاء استفاده میکرد
طی تحقیقات صورت گرفته کاشف بعمل آمده مراودات مشکوکی دیده شده که بز بز قندی به بهانه تهیه علف تازه از خانه خارج میشود اما به محض اینکه دو سه تا کوچه از خانه دور میشود، تغییر ماهیت میدهد و به سرعت گوشی خود را که به یکی از خطوط اعتباری ایرانسل تجهیز شده در می آورد و به بی افش زنگ میزند ظرف ۵ دقیقه گوسفند فشنی با یک عدد پژو پارس اسپرت به سراغش می آید و با هم میروند صفا
پدر که سه شیفته کار میکند. مادر هم که میرود صفا بچه ها هم تنها در خانه میمانند . کمترین خطري که تهدیدشان میکند گرگ پشت در است و بیشترین خطر شبکه های ماهواره ایی که از تلویزیون خانه پخش میشود و آنها بدون نظارت مادر میبینند ..... اینگونه میشود که بچه شنگول از آب درمی آید
شنگول چرا شنگول است؟ مگر این روزها بدون آب شنگولی میتوان شنگول بود .شنگول را باید در ابتدا حد زد بعد به راه راست هدایت کرد و بعد بدنبال ساقی محل رفت و آنرا نیز با چند ضربه شلاق به راه راست هدایت کرد تا دیگر به طفل های معصوم آب شنگولی نفروشد
منگول هم که بینوا مونگول است و هپلی
اما حبه انگور که به غایت چند صندوق انگور است اهل طرب است و زید بازی . آخرین باری که گرگ به خانه بزبز قندی نفوذ کرد با نازک کردن صدا ،خودش را جای جی اف حبه انگور جا زده بود و وارد خانه شد
خلاصه نرمال ترین شخصیت داستان همان گرگ است که هدفی منطقی را در کل داستان دنبال میکند و گرنه کلیه شخصیت های داستان به نوعی دچار انحرافات اساسی میباشند

یه پیشنهاد به هم رزمان سبز

با توجه به روحیات من و اقلب دوستانم که عموما تو مراسم عزاداری محرم(بیگانگان متجاوز به ناموس ایرانیان)
شرکت نمیکردیم ولی الان دوست دارم که تو ازادی ایران سهمی داشته باشم و تو این مراسم شرکت میکنم فقط بخاطر اینکه نتونستم تو مراسم ندا ها و سهراب ها شرکت کنم (نه برای تازیان)

از مهران مدیری چه خبر؟

با درود
داشتم به کارهای خوب مهران مدیری فکر میکردم و توذهنم تجسم میکردم واکنش اون به وقایع اخیر چیه ؟
البته این احتمال رو میدم که اون هم همراه جنبش سبزه چون قرار بود برنامه جدیدش از صدا و سیما که ننگ هر ایرانیه پخش بشه که نشده.
امیدوارم با چنبش سبز باشه چون اصلا دوست ندارم ازش متنفر بشم

۱۳۸۸ آذر ۲۳, دوشنبه

برنامه ناتمام سیزده ابان

من از اینکه جنبش سبز بخاطر خمینی به خیابون بریزن خوشم نمیاد ولی باید با این جانوران درنده (اخوندیسم) مثل خودشون رفتار کرد و اگه تجمعی صورت گرفت به برنامه ناتموم سیزده ابان که قرار بود تو خیابون بمونیم عمل کنیم کار رو تموم کنیم

حکایت یک عکس پاره و ما ملت بی چاره

تقریبن یکصد سال از سرودن شعر «تصویر زن» ایرج میرزا می گذرد و گویی این ارباب عمایم در این یک قرن تنها فربه تر و حقه بازتر شده اند، اما از نظر انسانیت و شعور، در بر همان پاشنه می چرخد که بود. هنوز که هنوز است تا نقش زنی بی حجاب می بینند، فریاد واشریعتا و وااسلاما سر می دهند اما در زندان خود به پیر و جوان و زن و مرد تجاوز می کنند و با شکنجه می کشند و البته دکانشان هم در همین دینفروشی و طنازی و ریاکاری است و بی تردید تا عوامی هم نباشد دکانی هم نخواهد بود. داستان خیلی ساده است. عکس خمینی پاره شده و بنیاد اسلام به فنا رفته است. امت بشتابید که شریعت را به باد دادند. بیشتر باید به حال دسته ای از مردمان خودمان افسوس بخوریم که عکسی که تکه ای کاغذ بیش نیست، را مقدس می پندارند و چنان در دریای توهمات و خرافات غرق شده اند که اکنون تصویر رخ امامی که روزی در ماه دیدند، اکنون که پاره شده تو گویی آسمان به زمین آمده و آخرالزمان رسیده است. البته می دانیم که عمامه داران قصد بهره برداری سیاسی از این قیل و قال دارند، اما صحبت بر سر ما مردمان است که چهار پاره هستیم در این شر و شور تازه: یکی، آن که از خود جماعت دینفروش قدرتمدار است و منافع قدرتش در هوچیگری است پس باید در بلندگو مدام عربده کشد که ای امت بیایید و این منافقان که عکس امام را دریدند، به سزای اعمالشان برسانید. خودآنها خوب می دانند که امام هم یک وسیله است برای حفظ قدرت وگرنه عکس او چه ارزشی دارد جز منافع سیاسی؟ دومی، همان عوامی است که گفتیم یا مزدور و حقوق بگیر حکومت است و یا یکی از آن جو زدگان و مومنان حق جو که عکس مقدسش را آلودند و حال باید به جهادی رود تا حق منافقان در کف دستشان گذارد و یا دست به درگاه خدا بردارد تا خائنان را زودتر به سزای عمل ننگینشان برساند. سومی، آن دیگری است که از ترس اینکه یقه ی او را بگیرند، از هول حلیم در دیگ امام دوستی می افتد و ناگهان عاشق امام شده و می خواهد مراسمی در حمایت از عکس مقدس امام برگزار کند. و اما چهارمی آنکه مرغ عزا و عروسی میشود که هشدار می داد بابا فریب این جماعت عمامه نخورید. بگذارید و بگذرید، تا خود بازی خویش به ناکجاآباد برند. او همان ایرج میرزا ست که در شعر زیبای «تصویر زن» خود، این دکانداران دین را به زبانی شیرین رسوا می کند


-------------
درسردر کاروانسرایی تصویر زنی به گچ کشیدند
ارباب عمايم اين خبر را از مخبر صادقي شنيدند
گفتند که واشريعتا خلق روي زن بي نقاب ديدند
آسيمه سر از درون مسجد تا سردر آن سرا دويدند
ايمان و امان به سرعت برق مي رفت که مومنين رسيدند
اين آب آورد آن يکي خاک يک پيچه ز گل بر او بريدند
ناموس به باد رفته اي را با يک دو سه مشت گل خريدند
چون شرع نبي ازين خطر جست رفتند و به خانه آرميدند
غفلت شده بود و خلق وحشي چون شير درنده مي جهيدند
بي پيچه زن گشاده رو را پاچين عفاف مي دريدند
لبهاي قشنگ خوشگلش را مانند نبات مي مکيدند
بالجمله تمام مردم شهر در بحر گناه مي تپيدند
درهاي بهشت بسته مي شد مردم همه مي جهنميدند
مي گشت قيامت آشکارا يکباره به صور مي دميدند
طير از وکرات و وحش از حجر انجم ز سپهر مي رميدند
اين است که پيش خالق و خلق طلاب علوم روسفيدند
با اين علما هنوز مردم از رونق ملک نااميدند

۱۳۸۸ آذر ۱۷, سه‌شنبه

یک پیشنهاد

به تمام دوستانی که برای آزادی اندیشه در ایران فعالیت میکنن و تاثیر گذارن (بالاترینی هستن) تو لینک هایی که میسازن یا میزارن حتما تاریخ و ساعت رو که اون اتفاق افتاده اعلام کنن که پیغامشون قابل پیگیری و مستند باشه.

مثل روز 17 آذر که تو دانشگاه به کمک مردم احتیاج بود خبرش اومد و من و خیلی های دیگه فکر کردیم این لینک ها برای 16 آذره که امروز داغ شده.

دروغی که بر ملا شد

تو خبرهای مربوط به درگیریها اومده بود که حکومت اسلامی آخوندی تکنولوژی داره که از روی نقاب و روبند چهره رو تشخیص میده . تو عکس های 16 آذر بچه آخوند ها ونخاله های حکومت اسلامی همه نقاب و روبند داشتن.
خوب هر ادم عاقلی میدونه که اسلام عزیز(چه ناب محمدی ، ...) تا حالا نه صاحب علمی بوده نه تکنولوژی و این وسایل رو باید از کفار غربی خرید.
این نخاله های حکومت نترسیدن که شناسایی بشن؟؟